- угодить (II) (св)
- فعل............................................................1. stumble(vt. & n.) لغزیدن، سکندری خوردن، سهو کردن، تلوتلو خوردن، لکنت داشتن، اتفاقا برخوردن به............................................................2. step(pl. & vt. & vi. & n.) گام، قدم، صدای پا، پله، رکاب، پلکان، رتبه، درجه، قدم برداشتن، قدم زدن، مرحله............................................................3. bump(adv. & vt. & vi. & n.) دست انداز جاده، ضربت، ضربت حاصله در اثر تکان سخت، برآمدگی، تکان سخت (در هواپیماو غیره)، تکان ناگهانی، ضربت (توام با تکان) زدن............................................................4. find(past: found ; past participle: found)ـ(vt. & n.) پیدا کردن، یافتن، جستن، تشخیص دادن، کشف کردن، چیز یافته، مکشوف، یابش............................................................5. land(pl. & vi. & n.) زمین، خشکی، خاک، سرزمین، دیار، به خشکی آمدن، پیاده شدن، رسیدن، بزمین نشستن............................................................6. hit(past: hit ; past participle: hit)ـ(vt. & n.) زدن، خوردن، اصابت، موفقیت، ضربت، تصادف، نمایش یافیلم پرمشتری، خوردن به، اصابت کردن به هدف زدن............................................................7. get(past: got ; past participle: got, gotten)ـ(v.) تحصیل شده، کسب کرده، بدست آمده، فرزند، بدست آوردن، فراهم کردن، حاصل کردن، تحصیل کردن، تهیه کردن، فهمیدن، رسیدن، عادت کردن، ربودن، فائق آمدن، زدن، (در مورد جانوران) زایش، تولد
Русско-персидский словарь. 2009.